موسیقی زیبای زندگی

اولین سفر دو نفر و نصفی ..

17 هفته و 5 روز--------------   طبق معمول عادت همیشگی یه تعطیلات میان هفته که تو تقویم داشته باشیم میزنیم به جاده ..خطه سر سبز شمال ولی خوب به محض ورود شما به دنیای کوچیکه دو نفرمون مسافرت تا یه مدتی تعطیل بود .و میشه گفت این اولین سفر دو نفر و نصفیمون بود   خیلی سعی کردم  تو مسیر   گل پسرم اذیت نشه و سردش نشه ..ولی خوب سفر با سختیای خاص خودش همراه بود اما با این وجود خیلی بهمون خوش گذشت و سفری متفاوت از همیشه رو به همراه شما تجربه کردیم   خودت نتونستی خیلی چیزا رو ببینی عزیزکم .اما دوربین آماده به دست مامان تا اوجایی که ت...
22 آذر 1393

اولین بوسه عاشقانه ...

1 6 هفته و 5 روز.......تاریخ 15 آذر ماه 1393..... در یخچال رو باز کردم تا از توش میوه در بیارم..طبق عادتم مثله همیشه دستم نا خوداگاه رفت روی شکمم..یهو دیدم ای وااااااااااااااااااااای چه خبره !!!!!!!شکمم   مرتب چپ و راست میشه...اولش یه کم ترسیدم.. اما زوووووووود به خودم اومدم که این شیطنتای قند عسلمه که داره برا مامانش خودنمایی میکنه .. دوان دوان خودم رسوندم به بابایی..بایه حالتی که توش پر از ترس و هیجان و خوشحالی بود بهش گفتم :دستتو آروم بزار اینجا...ببین چیزی متوجه میشی....؟ دیدم بلافاصله چشای بابایی ازتعجب برق زد .اشک شوق تو چشای نازش حلقه ...
16 آذر 1393

انتظار برای اولین رقص عاشقانه دلبندم

سن بارداری تا به امروز ..16 هفته و 3 روز به یمن وجود پر برکتت هر لحظه خدا رو شکر میکنم و بر دستان نازت که بوی بهشت میده بوسه میزنم دردونه مامان به نظرم یه کم تنبلی..من هنوز هیچ تکون و یا حرکتی رو از طرف شما حس نکردم..هر روز صبح که بیدار میشم صدات میکنم پسررررررررررر !!پاشو چقد میخوابی!تنبلا خان نمیخوای زورتو به مامان نشون بدی! شب هم که میخوام بخوابم کلی منتظر میشم بلکه اظهار وجود کنی و یه مشت و لگدی حوالم کنی!! اما هیچ خبری نیس...فکر کنم رو نما میخوای تا رخ نازتو برامون بنمایی!   و من مشتقانه منتظر اولین حرکتتم.....اولین ضربه ....اولین زور....اولین برخورد......اولین شیطن...
13 آذر 1393
1